یاقوش

جای خوبی است برای سردادن

یاقوش

جای خوبی است برای سردادن

امیدوارم حال خوبی باشد اینجا بودن

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۵/۰۶/۰۶
    ...
محبوب ترین مطالب
نویسندگان

بچه گی هایم 2

يكشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۳۳ ق.ظ

بزرگترین افتخار زندگیم شغل پدرم است پدرمن یک نانواست انتهای این پله ها به یک نانوایی سنگگ بزرگ میرسید.

سحر پدر ومادرم بیدار میشدند دم دمای اذان خمیر گیر را روشن میکردند اتش تنور یک صدای خاصی داشت آتشی که با گازوئیل به دنیا میامد

کم کم پیرمردهای روستا کنار پدرم جمع میشدند وصدای حرف زدنشان زمزمه ی شیرینی برایم بود

کار ماهم چایی بردن و آب بردن برای کار کنان نانوایی بود وغروب هم باید شن های ریخته را تمیز میکردیم و هرروز نوبت یک نفر بود

من وخواهر کوچکترم باهم بودیم شنها را جدا میکردیم داخل تنور میریختیم نانهای خشک را داخل گونی میریختیم خاکها را هم بیرون..

با بودن نانوایی یک نفر به ما اضافه شده بود کسی که نان می پخت.شاطرهاازشهر میامدندوکل هفته رادر خانه ی ما میماندند به جز سه شنبه ها که تعطیل بودند...

خواهرهای بزرگترم به اندازه ی یک مرد زحمت میکشیدند هیچ وقت ازخاطرم نمیرود که کیسه های آرد را در سرمای آن شهربه سختی از پله ها داخل نانوایی میبردن...

سال 1371 به همت برادرم و داییم وبه قیمت جوانی مادرم وبه یک شکل دیگری پدرم نانوایی برپا شدونمیدانیدچه ها کشیدند ........................

وحال پدرم ومادرم وبرادرم پیرشدند ونانوایی هم پیرشده است وشنها از تنور داغ کوچ کردند.........

اگربارها بمیرم غروبهای کودکیم از ذهنم نخواهد رفت وهمیشه با آنها زندگی خواهم کرد .........

مرگ بر این زندگی که فلسفه اش این است که باسبز شدن ما کودکان چندین تارموی سفید از پدر ومادرمان به جای میماند. گریه امانم نمیدهد.ادامه دارد.............................


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۲۴
صدر

نظرات  (۱۰)

سلااام

دوست عزیز

خوشحال میشم سر بزنی بهم
پاسخ:
سلام باعث افتخار بنده است

چشم
سلاااام ممنون از حضورت

مـــردهاهم مث ما گنجایشی دارند

انتقاد ها و غــرغـــرها ک مدوام بشه 



فک نمیکنم اینطور برخورد رو دربرداشته باشه

همینطور ک خود ما وقتی ی نفـــر بیخودوبی جهت گیر بده دیگه اهمیت نمیدیم ب حرفهاش

اینکه مـــردی بعد از خورد شدن شخصیت وغرورش ب اغوش بکشه همسرشو ازنظر من و باتوجه ب تجربیات من رویاییه

متاهلا شاید درک کنن حرفهامو
پاسخ:
nدرک میکنم حرفات رو
۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۴۲ حامد عبدالهی
یاد بچگی چقدر تیزه! همه چیز خوب یادش میمونه. از اولین برخورد با یه نفر تا اولین حضور در یه مکان
بچگی های منم همش با غریبی سپری شد

پاسخ:
چرا/ میشه بگید بچه کجاید؟
۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۴۶ سیّد محمّد جعاوله
سلام موفق باشید
پدرتون سلامت باشن
پاسخ:
مرسی زیاد
۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۳۲ دختر اسمانی
(((:چه قشنگه ادم به پدرش افتخارکنه
پاسخ:
خیلی قشنگه .........

من مثل پدرم با اخلاق ندیدم
۲۴ مرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۳ رادیو عاشقی
ان شا الله زیر سایه خانواده در پناه حق  موفق باشید 
دوست عزیز
در ضمن از خوندن متن هاتون لذت میبرم

پاسخ:
مرسی عزیزم یک دنیا سپاس

اسم وب شما هم حس خوبی به ادم میده
۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۰۳ ♦♦ حسین ♦♦
:-)
سلام مطلب جالبی بود
بچه که بودیم همیشه دوست داشتم وقتی مریم یه نانوایی نانوا یه دونه نون کوچولو برام درست کنه .... اما توی این ۲۰ سال تا حالا پیش نیومده فک نکنیم پیش بیاید ... ولی مطمئنم برای شما الا ماشاءالله زیاد بوده
دنبالتون میکنم 
ممنون میشوم دنبالمون کنید
در پناه مرتضی علی باشید
یاعلی
پاسخ:
سلام به دوست خوبم
منت گذاشتید خوندید وحتما نگاهتون میکنم.......

خوب من به بابام میگم واست یه نون کوچولو بزنه.

۲۵ مرداد ۹۵ ، ۱۱:۵۵ حسین بهجتی
بسیار زیبا بود
در متن هاتون احساس هم وجود دارد که این یک نقطه مثبت است
کاش میشد جوانی ما به سپیدی موی پدر و مادر ما تموم نمیشد
پاسخ:
ممنون جناب

تلخترین حالت زندگی همینه که ماهرچه بزرگتر میشیم و سرو سامان میگیریم عزیزترین کسان ما بیشت ازما کنده میشن ودر انتها ...

الهی بحق علی در سایه امام زمان در کنار والدین زیبا زندگی کنید
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۴۵ ♦♦ حسین ♦♦
خخخخ
پاسخ:
چرا میخندی پسر خوب واقعیت رو گفتمو به نظر من یکی از نوشته های خودتون بذارید. من تازه وب شما رو دیدم  هیچ شناختی رو مطالبتون ندارم
چقدر تلخ بود 
کودکی من ثانیه به ثانیه اش شیرین بود 
و تنها چیزیه ک افسوس تکرار نشدنش رو میخورم
پاسخ:
برای منم دنیای بچگیام شیرین بود با تمام سختیاش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی