یاقوش

جای خوبی است برای سردادن

یاقوش

جای خوبی است برای سردادن

امیدوارم حال خوبی باشد اینجا بودن

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
  • ۹۵/۰۶/۰۶
    ...
محبوب ترین مطالب
  • ۹۵/۰۶/۰۶
    ...
نویسندگان

۱۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

بوی کباب گوزن /صدای پای کوبی دختران وپسران و مرد آوازه خان که رنگ شراب را در چشمان یک پسر نو نقاشی میکندو طعم تند عشق بازی را در


جوانه ی احساس آن پسرتزریق میکند...


در آن لحظه دهکده ی خاکستری برای او می میرد وزمزمه ای داغ در وجودش سراییده میشود...


چشمان آبیش پی گلی میگردد.........................

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۶
صدر

من باتو ومریم هایت سیراب بودم  من با ساز تو می رقصیدم و در سخت ترین نقطه ی زمان به لمس تو می اندیشیدم...

منوعاطفه ام بردگی نگاهت را میکردیم وبه وعدگاهمان فتح باغ گیلاس پرواز میکردیم...

من ازجنون چیدنت مشت پرم راپاشیدم واما تو!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پاهای کهنه عشقت در مرداب فرو رفته وبه گمانت فانوس بدست به سمت بهشت قدم برمیداری ...

ودر این تیرگی محض شیهه ی اسبی تورا میترساند ودر این ترس هجوم اندوه بار مریمی فلبت را تسخیر میکند...یک مجنون نمای بی قلب

توروحم رابه عمیق ترین چاله ی قرن سوق دادی وعجیب است که هنوز میخندی...

این خنده ی تو تاوان ابلهانه ترین تشویش عمرم همان حماقت کودکانه ی من است ...

شرم ومردانگی قدیم رسم خوبی بود....

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۰۷:۵۴
صدر

به صلیب میکشم


چگونه تعبیر کنم این وجدان کجت را که مرا باتازیانه اش از جان می اندازد ! چگونه تعبیر کنم این چنگال سیاهت را که کاسه ی چشمم را به سرخی

نقاشی میکند! چگونه تعبیر کنم این منطق پوسید ه ات را ...

تعبیر؟؟؟؟؟!!!!!

تعبیر در فلسفه ی من وتوشبحی است در خرابه ها چه تعبیری!

راحتت کنم فکرتو ریسمان توست در گردنم آنقدر بکش که پوست تنم روی سنگها جا بماند

آنقدر بکش که چشمانم مثل یک حلبی در بیابان از فرسخ ها بیداد کند

 کم نگذار خواهم گریخت و با وحشتم به صلیبت میکشم  وجدانت را از سینه ات میدرم وخونی داغ را میمکم...

حالا تو تعبیر کن..............

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۱۴
صدر

گاهی نمیدانید بغض چه جانی ازم میبرد چه دلی ازمن میدرد آنقدر ازاین بغض ها درمن زنده به گور شده است که حساب ندارد


اوایل این بغض ها برای عزیزانم بود که مرا به غربت فرستادن ...


بعدها برای تمام تنهایی ها یم بود ...


بعدها برای کسانی که باعث بدنیا آمدنشان بودم ...


بعدها برای سرزمینم وکسانی که دراین سرزمینم بی صدا می میرند ...


بغض با انسان بدنیا میاید وبا انسان می میرد با اینکه گاهی چرکم میکند ولی دوسش دارم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۵
صدر

چیدن یک خوشه  یک خوشه ی زرد  گندم را میگویم آن خوشه که رنگ خلوت دارد خلوت یک مزرعه


 

یک مزرعه دررقص نور یک مزرعه دربیشه ی عشق


شاید بار است بارکوله ی یک زن


یک زن پراز گلهای قشنگ روی دامن


یک دامن سبز...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۷
صدر

یادم آمد/غروب کودکیم یادم آمد / صدای سمات از رادیو کهنه اتاق کوچکمان یادم امد/قل قل قلیان شاه عباسی عموی مولایم یادم امد/

حسرت یک شام رنگی ومشق های آبی زیر نور کم سوی فانوس یادم امد....

همه ی این لحظه ها مردند ومن دوره گردی سیاه شدم دراین چرخ ....

حیف کاش یادم نمی آمد کودکی بارسفرش را سالهاست بسته است وگیسوان سفیدی در راه است...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۷:۴۵
صدر

شبهای قدیم یادت هست جاجیم روی کرسی وبوی  ذغال ومزه نخودو کشمش که شیرینی خوردن ان به شیرینی خواب می چربید وچینی آبی آسمان که انگار درآن سرمای یلدایی ترک برمیداشت ...

من وکودکیم هردو دست دراز میکردیم ودرقلبمان نداسر میدادیم که ای کاش قوش بودیم تاثریا را زیرگام هایمان لمس میکردیم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۳۵
صدر
باورم نمیشود... تارهای موی لیلامیان انگشتان یک مرد فریاد میزد ومن مبهوت ایستاده بودم انگار تمام دیوارها مهمان سرم بودن ... از زیر در رنگی چشمانم را از من گرفت خون لیلا بود ...                                                                                                                                          برق میزد مثل یاقوت بود گران و درخشان .کاش میشد داخل تنگ ریخت وکنار قاب من ولیلا به یادگار گذاشت ولی حیف ..........................                
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۳۲
صدر